آدرس جدید ما بخاطر فیلترشدنمان

چگونه به شکنجه شدگان کمک کنیم؟


جبهه رسا بنظر چیز خوبی میاد . بهتره خودمون رو براش آماده کنیم . یک نهاد مدنی پویا که میتونه اصلاحات رو توی مملکت ایجاد کنه ( شاید ولی خودمون رو زود گول نزنیم ) منظورم اینه که کاری نکنیم که بعدا سرخورده سیاسی بشیم . ولی از این حرفا گذشته شاید خیلی هامون هنوز شور داریم که بریزیم تو خیابون و شاید این جبهه رو سد راه خودمون بدونیم ولی اگه خاتمی و کروبی وموسوی که الان باسه خودشون دیوونه ای شدند رو بزاریم کنار ، گویا فعالین جنبش های مدنی توی این جنبش فعالند و میشه بهش امید داشت که از طریق این جنبش این حکومت رو درست کرد . مطمئنم اگه این حکومت کمی اصلاح بشه ، رسیدن به بقیه خواسته هامون راحتره . البته حضور تو خیابون ها به قول سید علی حضور در صحنه یکیشه .... این رسای خودمون فقط توی عرصه سیاسی نیست . توی زمینه های اقتصادی هم فعاله و میدونه چه مشکلاتی سر راه تشکیلشه . حالا ببینیم در روز های آِینده ......... البته این رو بدونن همه دنبال فرصتیم برای گشت و گذار در استریت ها....

حمایت صریح موسوی از افشاگری کروبی درباره تجاوز در زندان‌ها

سایت موج آزادی: مهندس میرحسین موسوی با ارسال نامه‌ای به مهدی کروبی، از شجاعت و تعهد او تشکر کرد و ابراز امیدواری کرد که دیگر روحانیان برجسته کشور نیز در افشای جنایت‌ها و تطهیر چهره اسلام با او همراهی کنند. موسوی در این نامه، دستپاچگی «رسانه غیرملی و روزنامه‌های کودتاچیان» را نشانه‌ای از «خبرهای وحشتناکی که ما هنوز اطلاعی از آنها نداریم» و «آنکه دروغ چون چرکی مسموم روز به روز دامنه خود را گسترش می‌دهد» می‌داند و هشدار می‌دهد که کودتاچیان می‌خواهند با تهدید و ارعاب ستم‌دیدگان را به سکوت و انصراف از تظلم وادار کنند.

متن کامل نامه موسوی به کروبی را در پی می‌خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

برادر گرامی،
حضرت حجت الاسلام و المسلمین کروبی

با سلام

جای تاسف است که در نظام اسلامی ما متصدیان چندان بی‌طاقت شده‌اند که حتی تذکر را تاب نمی‌آورند. تذکر از سوی چه کسانی؟ از سوی برادرانشان، از سوی کسانی چون شما که عمرشان را صرف انقلاب و نظام اسلامی کرده‌اند.

نامه شما در مورد رفتارهای زشتی که در برخی بازداشتگاه‌ها با زندانیان صورت گرفته است، رسانه غیرملی و روزنامه‌های کودتاچیان را دستپاچه کرده است. این همه دستپاچگی خبر از چه چیز می‌دهد؟ خبر از خبرهای وحشتناکی که ما هنوز اطلاعی از آنها نداریم. خبر از آنکه دروغ چون چرکی مسموم روز به روز دامنه خود را گسترش می‌دهد و به بهانه دفاع از «اصل نظام» غافلان را به حمایت از خود فرامی‌خواند و کسی نمی‌گوید که «اصل نظام» مردم‌اند و حکومت بخش کوچکی از نظام و دولت بخش کوچکی از حکومت و مجموعه افرادی که این‌گونه رفتارهای غیر انسانی را مرتکب شده‌اند تنها بخش کوچکی از کارگزاران اجرایی کشورند.

از کسانی که در زندان‌ها مورد تعدی و تجاوز قرار گرفته‌اند، می‌خواهند که چهار شاهد عادل با شرایط ویژه ارائه کنند. آیا آنان برای بازداشتن دست خود از گناه هم چهار شاهد می‌طلبند؟ اینهایی که مرتکب جرم شده‌اند، ایادی حکومت بوده‌اند. آیا حکومت علاقه ندارد بداند دستان او با مردم چه می‌کنند؟

سخن از دلجویی آسیب دیدگان حوادث اخیر گفته می‌شود. به راستی این آسیب‌ها چگونه التیام خواهد یافت، وقتی که منکر اصل وقوعشان می‌شوند و با تهدید و ارعاب ستم‌دیدگان را به سکوت و انصراف از تظلم وادار می‌کنند؟ دلجویی با پول و زور ممکن نیست بلکه با رسیدگی سریع، صریح و دقیق به دادخواهی آنها و خانواده‌هایشان ممکن است.

به راستی وظیفه ایمانی و انسانی یک روحانی انقلابی که با گزارش‌ها و مراجعات مکرر قربانیان چنین جنایاتی روبه‌رو شده است، آیا جز کاری است که شما انجام داده‌اید؟ انتظار از روحانیت اسلام آن است که در ابلاغ رسالت‌های الهی که بر دوش او قرار دارد، از خدا بترسد و از زورگویان و دروغ‌زنان و متجاوزان، از تهدیدها و تضییق‌ها و از هیچ چیز دیگری جز خدا نترسد. در این روزگار، کدام رسالت الهی سنگین‌تر از آن است که به صریح‌ترین لهجه، اسلام را از فجایعی که رخ داده است و رخ می‌دهد، تبرئه کنیم؟ این رسالتی است که انجام آن جز از روحانیت متعهد بر نمی‌آید، و اگر در انجام آن کوتاهی شود، نخستین گروهی که از بابت آن ملامت خواهند شد، آنان خواهند بود.

عجبا اگر کسانی به جای پرداختن به این مسئولیت تاریخی، به راحتی بر روی آنچه انجام گرفته است چشم بپوشند، به صورتی که گویی انجام آن اعمال ناشایست بخشی از وظایف نیروهای امنیتی بوده است، و تنها گناه نابخشودنی و سزاوار واکنش آگاه کردن مردم از این فجایع است.

اینجانب به سهم خویش از شجاعت و تعهد شما تشکر می‌کنم و امیدوارم تلاش‌های شما با همصدایی دیگر استوانه‌‌های روحانیت مبارز تقویت شود.

برادر شما
میر حسین موسوی
27/5/




چگونه به شکنجه شدگان کمک کنیم؟
یکی از مشکلات اساسی زندانی آزاده شده صحنه های دلخراشی است که بصورت Flashback بطور متداوم به سراغ او می آید. از دید علم روانشناسی تجربه ناگوار، بسیار سخت از ذهن پاک می شود بخصوص اگر همراه با تصاویر خشونت آمیز و یا همراه با بوهای آزار دهنده ب باشد. تصویر و بو، بیشترین تاثیر منفی و ماندگارترین ناهنجاری روحی را برای انسان به بار می آورند. همانطور که می دانید من در سالهای اخیر تعداد زیادی مراجعه کننده ایرانی داشتم که عده ای از آنها مدتی پیش از این معالجه روانشناسی شان به پایان رسیده بود، اما امروز تعدادی از آنان با دیدن تصاویر جدید شکنجه از ایران و تصاویر کتک زدن ها با باتوم، مجددا دچار مشکل شده اند. شبها کابوس می بینند و در اصل باید برای آنها دوره جدید معالجه گذاشته شود. پس می بینید که حتی زمانی که روان درمانی فرد قربانی تمام شده، با دیدن تصاویر مشابه به آنچه که کشیده است، دوباره دچار بحران روحی می شود. این بسیار دردآور است.

نقش خانواده و جامعـه در بهبود بخشیدن به شرایط بحرانی فرد آسیب دیده چیست؟

نکتـه ای که پس از آزادی این افراد مهم است، فضـایی است که از آن پس در آن قرار میگیرند. این اشخاص چون در زندان شدیدا تحقیر شده و در نتیجه، آن اعترافات کاذب را کرده اند، بسیار نگرانند که محیط بیرونی چه برخوردی با آنها خواهد داشت. بنابراین فقط درک افراد نزدیک از شرایط روحی آنها کافی نیست، بلکه درک جامعه هم از موقعیت بسیار دشوار آنان در زندان، حائز اهمیت میباشد. کسی حق ندارد آنها را سرزنش کند. ما می گوییم که جیثیت از دست رفته آنها باید به آنها بازگردانده شود. و این وظیفه هر انسان با وجدان است که نگذارد آن افراد دچار بحران شخصیتی جبران ناپذیر شوند. آنها نباید دچار حس تنفر از خود شوند بلکه باید آنها را با آغوشی باز پذیرفت و گذاشت تا به مرور از آنچه به آنان در زندان گذشته صحبت کنند. این کار خیلی زمان میبرد و مسلما کمک حرفه ای مثل روان درمانی میتواند به آنها در جهت حل و فصل آسیبی که دیده اند کمک کند. اما همین که از آن محیط بسته خارج شوند و دوباره در ارتباط با عزیزان خود باشند و به اطلاعات درست دسترسی داشته باشند، خود بسیار مثبت است.




0 نظرات:

ارسال یک نظر